آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان هم قفس
در این ظلمت ، در این تاریکی و وحشت تو را می خواهد این دل از من بیمار بگو با من کجایی مهربان من؟ دلم تنگ است کجایی یار شب های غم و اندوه؟ کجایی دست هایت گونه های خیس من را مرحمی باشد کجایی مهربان من؟ دلم تنگ است میان ما هزاران کوه و دریا هزاران راه و بیراهه دریغ اما ز یک زورق ولو بشکسته... پوسیده زنم بر پیکر دریای خشم آلود دریغ از پای سرسختی که یارایم شود حتی! دلم تنگ است... کجایی مهربان من؟ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: :: نويسنده : فرشته
|